زندگینامه حضرت فاطمه زهرا(س)

خانه خبرها

اسم آن خانم، فاطمه است و براي آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده اند: صديقه، راضيه، مرضيه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره (1). از بعضي روايات استفاده مي شود که زکيه و محدثه از القاب آن خانم است و کنيه او ام ابيها است. (2)

عمر آن بزرگوار تقريبا هجده سال است. در روز جمعه بيستم جمادي الثاني سال دوم بعثت به دنيا آمد (3) و سال يازدهم از هجرت، سوم جمادي الثاني (4) به دست گردانندگان سقيفه بني ساعده شهيد شد.

شخصيت حضرت زهرا را با اين بحث کوتاه نمي توان معرفي کرد و آنچه در اينجا آورده مي شود، قطره اي از درياي فضيلت آن صديقه شهيده است.

شخصيت اسلامي از دو راه يافت مي شود: از راه نسب و از راه حسب و فضايل نفساني. شخصيت نسبي که اسلام آن را پذيرفته است، تحت تاثير عوامل مختلفي است: قانون وراثت، تغذيه از راه مشروع، تاثير محيط، تاثير همسر و رفيق، اولاد صالح و غيره در تشکيل چنين شخصيتي نقش دارند. زهرا سلام الله عليها از نظر قانون وراثت، پدري چون رسول گرامي دارد که به گفته سعدي همه مراتب انسانيت را به کمالاتش پيموده است. همه تاريکي ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاي خوبي است:

بلغ العلي بکماله کشف الدجي بجماله حسنت جميع خصاله صلوا عليه و آله

مادري چون خديجه دارد که بايد گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادري که سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابي طالب را اداره کرد و همه اموال خود را در اين راه خرج کرد. مادري که چندين سال در مکه با آن مصيبتهاي کمر شکن ساخت، و دوش بدوش رسول اکرم، اسلام را ياري فرمود و در اين راه سنگها به بدن مبارکش فرود آمد، بي حرمتيها به او وارد شد، شماتتها در اين راه ديد و هرچه اين اتفاقات بيشتر مي شد، صبر و استقامت او زيادتر مي گشت.

و اما از نظر قانون تاثير غذا: مورخين نوشته اند که وقتي اراده حق تعالي به خلقت زهرا سلام الله عليها تعلق گرفت، پيامبر گرامي مامور شد که چهل شبانه روز در کوه حرا به رياضت ديني پردازد.(5)

حضرت خديجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پيامبر گرامي در کوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد که پيامبر به خانه بازگردد. از عالم ملکوت براي آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خديجه منتقل شد.

از نظر تاثير محيط، زهرا علاوه بر آنکه در دامن مادري فداکار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدري چون پيامبر گرامي پرورش يافت، محيط زندگي او محيط پر تلاطمي بود. مکه با آن مصيبتها و حوادث ناگوار، محيط پرورش او بود. در شعب ابي طالب با آن حوادثي زندگي کرد که اميرالمومنين در نهج البلاغه آنجا را براي معاويه چنين توصيف مي کند: «شما ما را سه سال در ميان آفتاب زنداني کرديد، به طوري که بچه هاي ما از گرسنگي و تشنگي مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداي آه و ناله زنها و بچه ها بلند بود...» روشن است بچه اي که در اين چنين محيطي پرورش يابد; مخصوصا اگر مربي اي چون پيامبر گرامي داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زياد خواهد بود:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقي شيوه رندان بلاکش باشد

زهرا سلام الله عليها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نيز، فوق العاده است. شوهري چون اميرالمومنين دارد که بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده. (6)

شوهري که از نظر تاريخ، قطعي است که اسلام مرهون او است. شوهري که به اقرار خود اهل تسنن، عمر بيش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا علي لهلک عمر. (7)

فرزنداني چون حسن، حسين، زينب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسين و علي الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقية الله عجل الله تعالي فرجه الشريف است.

و اما از نظر فضايل انسانيت، چه مي توان گفت در حق کسي که پيامبر گرامي (ص) کرارا درباره اش فرموده است: ان الله اصطفيک و طهرک و اصطفيک علي نساء العالمين. (9)

همانا خداوند تو را برگزيده و پاکيزه و معصوم گردانيده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

اگر براي فضيلت زهرا چيزي جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگويد نزد خداوند افضل و برتر از عالميانم.

انا اعطيناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر. (10)

همانا کوثر را بر تو ارزاني داشتيم، پس براي پروردگارت نماز گزار و قرباني کن، به درستي که بدخواه تو دنباله بريده است.

زهرا از نظر ايمان، راضيه و مرضيه است:

«يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربک راضية مرضية فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي ». (11)

«اي نفس مطمئنه! - که به مقام شهود رسيده اي - بيا به سوي پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما بايد بدانيم که القاب چهارده معصوم، کنيه هاي آنان و اسماء آنان بي سبب نيست. همه آنها سر دارد. معني ندارد زهرا، صديقه; زکيه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به اين گونه لقبها متصف شود. اگر جبرئيل نيايد و با او محادثه نکند و به او محدثه بگويند، دروغ است: تعالي الله عما يقول غير العارفين في حقهم، و معني ندارد کسي محدثه باشد و ايمانش به مرتبه شهود نرسيده باشد.

زهرا از نظر علم داراي مصحف است.

از نظر روايات، کتابهايي نزد ائمه طاهرين است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله عليها است.

اين کتاب را ائمه به آن افتخار مي کرده اند و مي گفتند: علم ما کان و يکون و ما هو کائن در آن است; و به خط اميرالمؤمنين و املاي حضرت زهرا سلام الله عليهما مي باشد. (12)

از نظر زهد

شبي که زهرا به خانه اميرالمومنين مي رفت، اميرالمومنين فرش خانه اش را از شن تهيه کرد و رسول اکرم جهازيه اي براي زهرا سلام الله عليها تهيه فرمود که همه آن جهازيه شصت و سه درهم مي شد.

جهازيه عبارت بود از:

1- عبا 2- مقنعه 3- پيراهن 4- حصير 5- پرده 6- لحاف 7- دستک 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خوري 11- کوزه 12- کاسه 13- آسياي دستي 14- مشک آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.

پيامبر گرامي چون جهازيه را ديد از چشمهاي مبارکش اشک جاري شد و فرمود: «خدايا اين جهازيه را که غالب آن از گل است مبارک کن!» (13) زهرا به خانه شوهر مي رود و در وسط راه پيراهني را که از جمله جهازيه او است، به فقير مي دهد و با همان پيراهن کهنه اي که داشت به خانه اميرالمؤمنين رهسپار مي شود. (14)

شب عروسي پايان گرفت و صبح، پيامبر گرامي به ديدن زهرا آمد و هديه آورد. هديه پيامبر گرامي اين بود: علي فاطمة خدمت ما دون الباب و علي علي خدمت ما خلفه.

کارهاي داخل خانه براي فاطمه است و کارهاي خارج از خانه براي علي.

زهرا از اين هديه، ازاين تقسيم کار به قدري خشنود شد که فرمود:

ما يعلم الا الله ما داخلني من السرور (15)

جز خداوند کسي نمي داند که از اين تقسيم کار چقدر خشنودم.

عبادت

در روايات آمده است که زهرا به قدري روي پا ايستاد و عبادت کرد که پاهاي او متورم شد (16) امام حسن عليه السلام مي گويد، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مي کرد و هرگاه از نماز فارغ مي شد، به ديگران دعا مي کرد. از او پرسيدم که چرا به ما دعا نکرديد؟ فرمود: عزيز من اول ديگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)

تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها بسيار با فضيلت است. امام صادق عليه السلام فرموده:

«تسبيح جده ام زهرا سلام الله عليها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است » . (18)

مي گويند: زهرا براي کمک، خادمه اي لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رايج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله عليها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در اين مورد چيزي بگويد، پيامبر فرمود: زهرا جان مي خواهي چيزي به تو ياد دهم که بهتر از دنيا و آنچه در آن است باشد؟ و تسبيح مشهور را به او ياد داد.

زهرا سلام الله عليها با خوشحالي تمام به خانه بازگشت و به اميرالمومنين عرض کرد با دعايي که از پدرم صلوات الله عليه گرفته ام، خير دنيا نصيب من شده است.

سخاوت و ايثار

مفسرين شيعه و سني اتفاق دارند که روزي زهرا سلام الله عليها با اطرافيانش روزه بودند. در هنگام افطار فقيري رسيد و از آنها چيزي خواست. زهرا، شوهرش، بچه هايش و خادمه اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براي افطار روز بعد ناني تهيه کرد. يتيمي آمد، زهرا نان را به يتيم داد در مرتبه سوم ناني تهيه نمود اسيري آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آيه شريفه نازل شد «و يطعمون الطعام علي حبه مسکينا و يتيما و اسيرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نريد منکم جزاءا و لا شکورا!» (19) «و اطعام کردند طعامي را که دوست داشتند به مسکين و يتيم و اسير جز اين نيست که اين کار را فقط براي خدا مي کنيم و از شما جز او سپاسي نمي خواهيم » . (20)

در خاتمه به تفسير کنيه و اسم ايشان مي پردازيم.

براي القاب زهرا، تفسيرها، تاويلها و گفتگوها چندان است که در اين نوشته مجال بازگو کردن همه آن نيست فقط به طور فشرده به تفسير کنيه و اسم ايشان مي پردازيم.

زهرا را ام ابيها گفته اند و اين کنيه را که افتخاري بر آن حضرت است، پيامبر گرامي به ايشان داده است. (21)

ام ابيها به معناي «مادر پدرش » ; يعني زهرا مادر پدر خويش است. اين کنيه معاني مختلفي دارد اما بهترين معني همان است که پيامبر (ص) به اين کنيه داد يعني: «زهرا علت غايي جهان هستي است.» و اگر کسي ادعا کند که واسطه فيض عالم هستي نيز هست، ادعاي او بدون دليل به گزاف نيست.

واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفته اند و اين تسميه اسراري دارد و همه آن اسرار از روايات بهره مند است:

1- سميت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر (22)

فاطمه، فاطمه ناميده شده است; چرا که از شر بريده و جدا است.

اين جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله عليها است; زيرا مسلما معصومه است و آيه «انما يريد الله ليذهب عنکم الرجس اهل البيت و يطهرکم تطهيرا» (23) درباره او است. (24)

2- سميت فاطمة لانها فطمت عن الطمث. (25)

فاطمه را فاطمه گويد زيرا بريده است از خوني که زنها مي بينند. اين تفسير اشاره به طهارت ظاهري زهرا سلام الله عليها است; زيرا از نظر روايات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معني، طاهره بود از خون حيض، نفاس و استحاضه.

3- سميت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، براي اينکه بريده شده بود از خلق.

اين تفسير اشاره به مقام فنا و لقاي زهراي مرضيه است. کسي که در دل او هيچ کس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.

4- سميت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها.

فاطمه، فاطمه نام گرفت; زيرا مردم از معرفت او بريده شده اند و قدرت بر شناخت حقيقت او ندارند و اين تفسير اشاره به همان مقامي دارد که به واسطه آن مقام ام ابيها ناميده شده است.

5- سميت فاطمة فاطمة لانها فطمت هي و شيعتها عن النار. (26)

فاطمه را فاطمه گفتند; چون شيعيان خود را از آتش مي رهاند و نجات مي دهد. اين تفسير اشاره به شفاعت اوست.

6- سميت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها

فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بريده مي شوند ازمحبت او، و روشن است که کسي که محبت اهل بيت را ندارد به رو در آتش انداخته مي شود.

در حق فاطمه چه توان گفت که پيامبر گرامي صلي الله عليه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله عليها وارد مي شد يا زهرا سلام الله عليها بر او وارد مي شد، چهره زهرا سلام الله عليها و دست زهرا سلام الله عليها را مي بوسيد و او را استقبال مي کرد و به جاي خود مي نشانيد. (27)

و مي فرمود: من بوي بهشت را از سينه زهرا استشمام مي کنم، ولي همين زهرا سلام الله عليها به قدري براي ديگران متواضع است که وقتي اميرالمؤمنين عليه السلام از او اجاره مي خواهد که کساني بر خانه زهرا سلام الله عليها وارد شوند، زهرا با آنکه ازاين ملاقات سخت بيزار است; (28) اما چون علي عليه السلام مي خواهد آن بانوي متواضع درمقابل شوهر مي گويد: خانه، خانه تو و من هم کنيز تو هستم. (29)

زني مي آيد و از زهرا سلام الله عليها مساله اي سوال مي کند اما چون بيماري فراموشي دارد، ده بار برمي گردد و مساله را سوال مي کند در بار دهم از زهرا سلام الله عليها عذر خواهي مي کند و زهرا در جواب مي فرمايد: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاي زيادي عنايت مي کند پس تکرار سوال تو عذر ندارد» . (30)

زهرا سلام الله عليها وقتي پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر کارهاي خانه را قسمت کرد: يک روز زهرا سلام الله عليها کارها را انجام مي داد و روز ديگر نوبت فضه بود. (31)

نبايد فراموش شود و بانوان بايد بدانند که زهرا سلام الله عليها و همه اهل بيت عليهم السلام سرمشق زندگي ما هستند، همه بايد از پيامبر گرامي و خاندان او سرمشق بگيرند.

قرآن چنين دستور مي دهد:

لقد کان لکم في رسول الله اسوة حسنة لمن کان يرجوا الله و اليوم الاخر... (32)

به تحقيق که رسول خدا سرمشق است براي کساني که اميد به خدا و روز جزا دارند.

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهيم بايد پيرو رسول اکرم و اهل بيت گرامي او باشيم. بانوان اسلامي وقتي به سعادت مي رسند که در عفت، ايثار، فداکاري، مردم داري، شوهر داري، خانه داري وتربيت اولاد، پيرو زهرا سلام الله عليها باشند.

صاحب وسايل الشيعه در جلد دوم وسايل قضيه اي از زهرا سلام الله عليها نقل مي کند که همه مخصوصا بانوان اسلامي بايد به آن توجه داشته باشند.

مضمون همه روايات چنين است: «فضه خادمه در روزهاي آخر عمر زهرا، سلام الله عليها او را مهموم و مغموم يافت. علت را پرسيد زهرا گفت: «چون جنازه مرا بلند مي کنند حجم بدن من نمايان است و نامحرم حجم بدن مرا مي بيند.» فضه مي گويد شکل عماري را براي زهرا رسم کردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصيت را در عماري مي گذارند. زهرا شاد شد، تبسم نمود و وصيت کرد که جنازه او را در عماري بگذارند.

همه مي دانيم که وصيت مؤکد کرد که اميرالمؤمنين عليه السلام او را شب غسل دهد و کفن و دفن کند و کسي را هم خبر نکند. (33)

پي نوشت ها:

1- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16

2- مناقب ج 3، ص 133 و 133- بحار الانوار ج 43 ص 16

3- شيخ مفيد (ره) در حدائق الرياض، مصباح کفعمي (ره) 4- دلائل الامة طبري شيعي از امام صادق عليه السلام نقل کرده است.

5- بحار الانوار ج 6- بيت الاحزان محدث قمي (ره)، ص 5

6- خطيب بغدادي در تاريخ خود ج 6 ص 221 و ابن حجر در صواعق ص 76، شبلنجي در نورالابصار ص 73 از ابن عسکر از ابن عباس: در کتاب خداي تعالي براي هيچ فردي، آنقدر که در فضيلت علي عليه السلام نازل شده، آيه نازل نشده است.

7- سنن بيهقي ج 7 ص 442، رياض النضره ج 2 ص 196

8- مقتل خوارزمي ج 1 ص 184- لهوف ص 20

9- مناقب ابن شهر آشوب ج 3- امالي صدوق سوره کوثر.

10- سوره کوثر.

11- فجر آيات 27 تا 30.

12- اصول کافي ج 1 بصائر الدرجات.

13- امالي شيخ طوسي / 5 ج 1، ص 39

14- صفوري شافعي در نزهة المجالس ج 2 ص 226.

15- قرب الاسناد - منتهي الامال ج 1.

16- بحار ج 43 ص 84- منتهي الامال ص 161.

17- کشف الغمه ج 2 س 25 و 26- بحار ج 43 ص 81 و 82.

18- وسائل الشيعه ج 4 باب 9 ص 1024.

19- سوره دهر/ (انسان) آيه 7 و 8.

20- امالي صدوق ص 212- 216- تفسير کشاف تاليف جار الله زمخشري.

21- مقاتل الطالبين، کشف الغمه

22- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 230.

23- احزاب/43.

24- سيوطي در المنثور ج 5 ص 198 زمخشري در کشاف ج 1 س 193 و . . .

25- مناقب ابن شهر آشوب ج 3 ص 330.

26- بحار الانوار ج 10.

27- الامامة و السياسة ج 1 ص 14 علل الشرايع صدوق /5.

28- ترمذي و ابن عبد ربه در عقد الفريد ج 2 ص 3 مناقب ابن شهر آشوب ج 3.

29- علل الشرايع.

30- بحار الانوار کتاب العلم.

31- بحار ج 43 ص 28- بيت الاحزان ص 20.

32- احزاب آيه 21.

33- روضه الواعظين.

آخرین اخبار

© تمامی حقوق این سایت برای دانشگاه ایلام محفوظ است

شما از نسخه قدیمی مرورگر خود استفاده می کنید و قادر به مشاهده صحیح این سایت نخواهید بود.
لطفاً مرورگر خود را به روز نمایید
دانلود آخرین نسخه مرورگرها