دکتر کزازی در ابتدای جلسه گفت:من شادابم که بار دیگر بخت با من یار افتاد است وتوانسته ام به این سرزمین باستانی بیایم که در آن همه شایستگیها ودلپذیریها که فرهنگ ومنش ایرانی را ساخته است موج می زند که نمونه از آن این همه مهربانی ومهمانپذیری می باشد.
دکتر کزازی با اشاره به روزهای گرامیداشت مولانا گفت:سخن گفتن درباره مولانا هم آسان است وهم دشوار چرا که سروده ها واندیشه های او دریایی است کران ناپذیر ومی توان در هر جای این دریا که علاقه داری پرسه بزنی وعظمت آن باعث می شود در برخورد با آن بمانی .اما سؤالی که در این جا مطرح است اینکه آیا می توان مولانا را از ایران جدا کرد یا نه؟
مولانا یکی از ایرانی ترین ایرانیانی است که ما می شناسیم واز دید ایرانی پدیده ای شگفت آور وکم مانند است.
همه ما می دانیم ودر زندگی نامه ها خوانده ایم که مولانا در سالیان کودکی همراه پدر از ایران به آسیای میانه رفته است وهرگز از آن پس به ایران بازنگشته است .اما نتنها رنگ وآئین زندگی بیگانه را به خود قبول نکرده بلکه کانونی برای زبان پارسی بوجود آورده است.
چگونه مولانا در سرزمینی بیگانه ایرانی مانده جای درنگ دارد که از لحاظ تاریخی ،جامعه شناسی ،روانشناسی وزبان شناسی دارای اهمیت می باشد.
وی افزود :اینکه کودکی در سرزمینی بیگانه می بالد،می پرورد ومی میرد امانتنها فرهنگ آن سرزمین را به خود نمی پذیرد بلکه سخت ایرانی می ماند پدیده ای است که نمونه ای برای آن نمی توان یافت.وی تأکید کرد:مولانا با هیچ نیرنگ وترفندی نمی توان از ایران بگسلد.