مدیر گروه جامعه شناسی دانشگاه: پژوهش های ما فاقد پشتوانه نظری هستند

مشکل ما در حوزه پژوهش، فقدان نظريه سازي و نظريه آزمايي در حوزه علوم انساني است/ روانشناسان ما فقط داده جمع آوري کرده و هيچ نظريه اي را آزمايش نمي کنند.

   به گزارش روابط عمومي دانشگاه، دکتر يارمحمد قاسمي دانشيار و مديرگروه جامعه شناسي دانشگاه، در گفتگو با خبرنگار روابط  عمومي، با بيان مشکلات موجود در راه پژوهش، اظهار داشت: روش هاي تحقيقاتي و پژوهشي ما، از فرا مرزها گرفته شده  و از اين رو ما، با مشکلات عديده اي در اين حوزه مواجه هستيم.

   دانشيار دانشگاه، با بيان اينکه تا زماني که، پژوهشگران ما خود را با ISI  به روز کنند، نابودي خود را رقم زده اند، افزود: ما موضوعات و روشها را، به صورت بسته بندي شده مي گيريم، اما صحيح آن است، که تمامي مراحل اين امر در داخل توليد شود. ما فقط به دنبال تقليد از غرب هستيم. ISI   يک موسسه بين المللي است، که مقر آن در آمريکا است و دانشگاه هاي ما به اين نهاد لبيک مي گويند.

   دکتر قاسمي، تأکيد کرد: ISI   با هدفي بخصوص شکل گرفته است و امروزه کسي که   ISI  زده  باشد، به راحتي استاد تمامي مي گيرد!، دانشمندان بزرگ  از جمله انيشتين، نيوتون، سعدي و ... با ISI و مقالاتشان به اين درجه نرسيدند.

    مدير گروه جامعه شناسي با گلايه از اين موضوع، که کتاب گريزي در جامعه ما شدت گرفته، بيان کرد: اين يک روند جهاني نيست و فقط در جامعه ما شيوع دارد، ما به دنبال چيزي هستيم، که خود غربي ها نيز از اين روند استفاده نمي کنند. در فنلاند هر فرد عادي در سال 47 کتاب مي خواند، کدام يک از اساتيد ما حتي دو کتاب در سال مطالعه مي کنند؟، ما در حال اسطوره کردن مقاله هستيم و بر اين باوريم، که هرکسي مقاله ننويسد، سوادش  قديمي است.

   دکتر قاسمي، اضافه کرد: دانشمندان بزرگ، با مقاله نوشتن جهان را تکان ندادند. مقاله نوشتن هيچ فردي را معروف نمي کند. اغلب مديران ما بعنوان سياست گذار علمي از علوم پايه بوده و در حال سياست گذاري و مقاله محور کردن علوم هستند. ما بر اين باوريم، کسي بايد وزير علوم شود، که تقريباً بر تمامي علوم اشراف داشته باشد و  فيلسوف علم باشد، همانگونه که در آلمان و ديگر کشور هاي توسعه يافته، اين وضعيت وجود دارد.

    مدير گروه جامعه شناسي، تصريح کرد: مشکل ديگر ما در حوزه پژوهش، فقدان نظريه سازي و نظريه آزمايي است. روانشناسان ما فقط  تِز مي دهند، جامعه شناسان ما صرفاً جامعه نگاري کرده و هيچ نظريه اي را آزمايش نمي کنند. پژوهش هاي ما، فاقد هدف نظريه سازي و پشتوانه نظري هستند. نظام آموزش عالي برنامه تحقيقاتي ندارد. بايستي نظريه ها را در يک تقابل قرار داد، علم با جزيره اي عمل کردن پيش نخواهد رفت. تحقيقات بايستي به همديگر حمله کنند، تا مشخص شود­، کدام يک مي تواند موفق باشد.

    دکتر قاسمي، خاطرنشان کرد: حاکميت پوزيتيويسم يک ضعف ديگر پژوهش است، وقتي پوزيتيويسم فقط به ظواهر توجه مي کند و فقط ظواهر را بررسي مي کند، قطعاً يک ايدئولوژي فريب است، که تا وقتي ماندگار باشد، پژوهش هيچ سودي ندارد. پژوهشگر برتر ما مي شود، کسي که مقالات ISI  داشته باشد، در صورتيکه اين مبنا غلط است!، کدام نظريه آزمايي يا نظريه سازي از اين مبناها بيرون آمده است؟، از همه لحاظ (بعد هاي سياسي، فرهنگي و ...) با يک پارادوکس زندگي مي کنيم.

   مدير گروه جامعه شناسي دانشگاه، افزود: از جنبه هاي فرهنگي، اجتماعي و... منتقد سرمايه داري هستيم، ولي دانشگاه ما الگوي سرمايه داري را محور مي داند! چرا اين گسيختگي نهادي شکل گرفته است؟،  چرا اغلب وزراي علوم ما، در حال سوق دادن جامعه به سمت ISI محوري هستند؟!، از طرفي همين وزراي علوم در صحبت هاي سياسي و اجتماعي خود، جبهه ي مخالف با غرب را در پيش مي گيرند! اين يک پارادوکس بزرگ است.

  دکتر قاسمي، يادآور شد: اگر بخواهيم پژوهش را بهبود ببخشيم، بايستي از مسئولين شروع کنيم و در انتصابات وزراء تجديد نظر کنيم. بايد دوباره به فلسفه برگرديم تا موفق شويم. اخيراً هيچ رشته اي در دنياي علم بدون فلسفه کار نمي کند، آن هم نه فلسفه کلاسيک و فلسفه يونان و نه شارحان فلسفه يونان، بلکه فلسفه مدرن، يعني فلسفه کانت، هگل و دکارت. اين رويکرد از فلسفه، مرز علم دنياي جديد با قديم است، که متاسفانه علوم انساني ما، هنوز پايه هاي هستي شناسي و معرفت شناسي علوم جديد، که مبتني بر رويکرد فلاسفه مدرن است، را به رسميت نشناخته، يعني با آن بيگانه است.