کارگاه آموزشی ضرورت دین در عصر علم و تکنولوژی در دانشگاه برگزار گردید

با برنامه ريزي و هماهنگي نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري، کارگاه آموزشي ضرورت دين در عصر علم و تکنولوژي در دانشگاه برگزار گرديد.

 به گزارش روابط عمومي، کارگاه آموزشي ضرورت دين در عصر علم و تکنولوژي با حضور حجت الاسلام عوض نژاد معاون استاني دفاتر نهاد، حجت الاسلام يعقوبي معاون نهاد نمايندگي مقام معظم رهبري در دانشگاه و جمعي از اساتيد با تدريس حجت الاسلام و المسلمين دکتر نخاولي، عصر ديروز در سالن فرزانگان برگزار گرديد.

  در اين کارگاه، دکتر نخاولي در ابتدا با توجه به مناسبت ايام فاطميه، به تفسير مختصري از سوره مبارکه کوثر که در شان حضرت زهرا(س) نازل شده پرداخت و اظهار داشت: کوثر خير کثير است و با وجود حضرت زهرا (س) دشمنان پيامبر(ص) مقطوع نسل و نابود شدند و خداوند پيامبر اسلام (ص) را نه به خاطر نعمت نبوت و نه به خاطر نعمت رسالت بلکه به خاطر نعمت وجود حضرت زهرا(س) براي ايشان تلکيف شکرگذاري و قرباني معين مي کند که همه اينها به خاطر وجود مقدس حضرت زهرا(س) و استمرار نعمت امامت و ولايت در ايشان است.

 استاد نخاولي سپس به بحث ضرورت دين در عصر علم و تکنولوژي پرداخت  و در تعريف دين گفت: دين مجموعه اي از آموزه هاي وحياني و فرا دنيايي است که کار آن هدايت و عبور انسان از اين دنيا و سير او به سمت زندگاني به انتها و ابدي است. 

  ايشان در ادامه  به بحث انواع علوم اشاره کرد و بيان داشت:علوم بطو رکلي شامل: علوم طبيعي (فيزيک، شيمي، زيست شناسي، زمين شناسي و ...) ، علوم انساني رفتاري و اجتماعي (روان شناسي، علوم تربيتي، علوم سياسي، علوم اقتصادي و جامعه شناسي و...) ، علوم مهندسي و تکنيکي و علوم الهيات  و علوم پزشکي است. علوم طبيعي، علوم انساني و علوم مهندسي غربي است.

  وي فلسفه تكنولوژي جديد را داراي سه خاصيت انکشاف، تعرض و شتاب عنوان کرد و گفت: پس تكنولوژي، تنها وسيله نيست و نوعي انكشاف در ساحت حقيقت است. صنعت در دوران سنت در راستاي نيازهاي معقول انساني به تغيير طبيعت مي پرداخت و تکنولوژي مدرن، علاوه بر منافع انساني، در راستاي نيازهاي انسانها و کمپاني هاي سودجو، به دنبال تعرض بر طبيعت و تحقق بحرانهاي محيط زيست و اليناسيون و ماشينيزم و نابودي طبيعت و انسان گام برداشته است.

  حجت الاسلام نخاولي در ادامه معايب عصر تکنولوژي که مدعي رفاه و تمدن براي انسانيت است را بر شمردند و به مواردي همچون: بحران هويت و اخلاق (از خودبيگانگي  و آرامش کمتر)، امواج مخرب و تکنولوژي مدرن بر سلامتي انسان و بحران محيط زيست، جنايت هاي تکنولوژيکي (اتمي، شيميايي، پزشکي، اينترنتي و..)، مصرف گرايي و نبود قناعت در مصرف انرژي و بي توجهي به نسل هاي آينده، تهديد حريم خصوصي، نقش حداقلي نهاد خانواده در تربيت، نگرش پوزيتيويستي، مکانيکي و شکاکيت نسبت به هستي  در اين زمينه اشاره کرد.

   ايشان با تأکيد بر اينکه دانش انسان اندك و قواي حسي و عقل او نيز قادر نيست مصلحت‎هاي اصيل از قبيل فطرت را درك كند، گفت:  بنابراين، براي تأمين چنين مقصد مهمي بايد به دنبال چيزي فراتر از حس و عقل بود؛ يعني همان وحي كه پيامبران در قالب دين عرضه كردند و از همين نكته، ضرورت وجود دين در زندگي انسان‌ها آشكار مي‌شود..
در حقيقت، حس فقط مي‎تواند پديده‎هاي جزئي محدود به شرايط خاص زماني و مكاني و يا محدوديت‎هاي ديگري را به ما نشان دهد.  بنابراين، هرگز نمي‌تواند مسائل ارزشي ـ به خصوص رابطه رفتار انسان با نتايج اخروي ـ را به تنهايي تبيين كند.

  وي افزود: نکته مهمتر كه ما بر آن تكيه داريم،  رابطه اين جهان با جهان ابدي است. ما هيچ راهي براي شناخت پديده‎هاي آخرت نداريم. حس و عقل، هيچ يك به تنهايي نمي‎توانند پديده‎هاي اخروي را بشناسند و همكاري آن دو نيز نمي‎تواند حقيقت آن جهان را براي ما روشن كند. همچنين تا ندانيم زندگي ما چه تأثيري مي‎تواند در زندگي آخرت داشته باشد و ميان كدام عمل باسعادت آخرت، رابطه مثبت و با كدام‌يك رابطه منفي هست، نمي‎توانيم جهت صحيحي به زندگي‌مان بدهيم و برنامه درستي براي خود وضع كنيم. حال، خداي متعال كه انسان را با اين ادراك‎هاي محدود و از سويي نيز با هدف رسيدن به سعادت ابدي از راه اَعمال اختياري آفريده، اگر آگاهي‌ها و شناخت‎هاي لازم را به او ندهد، كارش لغو و بيهوده خواهد بود. بنابراين، حكمت الهي اقتضا مي‎كند شناخت لازم را به همه انسان‎ها بدهد و راهي معيّن كند كه بر اساس آن راه، انسان بتواند هدف و كيفيت رسيدن به آن را بشناسد و اين راه نيز چيزي جز وحي و نبوت نيست.