شما از نسخه قدیمی مرورگر خود استفاده می کنید و قادر به مشاهده صحیح این سایت نخواهید بود.
لطفاً مرورگر خود را به روز نمایید
دانلود آخرین نسخه مرورگرها

حجه الاسلام صفرلکی: برای شناخت انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن در استان ایلام باید واقعیات دوره طاغوت بصورت صحیح بازآفرینی و شناخته شود.

حجه الاسلام صفرلکی مسئول نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در مورد روند انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن در استان با بیان مطلب فوق گفت:

برای تبیین روند انقلاب دراستان باید وضعیت اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی آن دوران بازآفرینی شود تا علل نارضایتی مردم از حکومت و پیوستن مردم ایلام به نهضت بزرگ اسلامی مشخص گردد.

اکثریت مردم استان ایلام مسلمان و شیعه و معتقد به آرمانهای اسلامی بوده و مذهب ،اساس روابط اجتماعی را تشکیل می داد امابرای امور مذهبی از طرف حکومت تبلیغاتی صورت نمی گرفت ولی درعوض دررابطه بافحشا و شرب خمر تبلیغاتی سازمان یافته انجام می گرفت.

درهمین راستا سازمان زنان  وابسته به اشرف پهلوی مروج کشف حجاب بودوبه­بصورت گسترده و سازمان یافته در این راستا گام برمی داشت.

مسابقات ورزشی برای خانمهایی که بی حجاب بودند برگزار می شد و جوایزی در اختیار آنان قرار میگرفت.دختران را در مدرسه به کشف حجاب وا می داشتند ،پوسترهای زنان بی حجاب رایگان در بین مردم توزیع میشدوانواع فیلمهای مستهجن درسطح گسترده ای در اختیارجوانان قرارمی گرفت.

در ایلام دو مشروب فرشی بزرگ را در سطح شهر ایلام و ششدار راه اندازی کرده بودند که باعث آلوده شدن افراد زیادی گردید وافراد وقتی از مشروب فروشی ها خارج می شدند رفتارهای ناهنجار و زشتی را از خود در سطح شهر بروزمی دادند.

حجه الاسلام صفرلکی درباره وضعیت روستاهاگفت:

اکثریت قریب به اتفاق مردم ایلام در دوره حکومت پهلوی در روستاها زندگی میکردند که از لحاظ اقتصادی و اجتماعی در محرومیت گسترده ای به سرمی بردند.

 سیستم کدخدامنشی در روستاها و حتی شهرهای ایلام حکمفرمابود و کدخدا نماینده  حکومت به شمارمی رفت­که این افراد اغلب کم سواد و بی سواد بوده و بر اساس زد وبند و موقعیت خانوادگی این عنوان را کسب می نمودند و در نتیجه  در برخورد با مردم انواع و اقسام محدودیت و تبعیضها و ظلم را روا می داشتند.

در دوره شاه اگر انتخابات فرمایشی می خواست برگزار شود صندوق رأی به روستاها نمی رفت بلکه  کدخدا شناسنامه ها را جمع و خود اقدام به رأی به شخص مورد نظر حکومت می نمود.

این افراد از آنجایی که صاحب نفوذ بودند در تقسیم زمینها و مسائل مربوط به آن دخالت کرده و در حق مردم اجحاف رواداشته  و منافع خود و اقوام و نزدیکان را تامین می کردند به گونه ای که آثار آن تقسیم بندی ها هنوز هم ادمه دارد.

در روستاها فقر مطلق حاکم بود و مردم از ساده ترین امور مربوط به آموزش و بهداشت محروم بودند و بدین دلیل تعداد زیادی از اینان به شهرها مهاجرت­کرده و چون حرفه ای بلد نبوده و فاقد سرمایه بودند، در حاشیه شهرها ساکن شده و با حداقل امکانات می ساختند.

از امور دیگر که تحت نظر کدخدا انجام میگرفت اعزام به سربازی بود که با نفوذ خود مانع اعزام افراد فامیل و ذی نفوذ به سربازی شده و در عوض افراد پایین اجتماع و کسانی که ازنفوذبرخوردارنبودند فورا به سربازی اعزام  می شدند.

حجه­الاسلام دکتر صفرلکی با اشاره به وضعیت شهرایلام وشهرهای استان  گفت: وضعیت  شهرهای استان و شهر ایلام هم دست کمی از روستاها نداشت،در شهر ایلام سه خیابان آسفالت بود و کوچه ها شن ریزی شده بود ومردم درمحدوده این سه خیابان هسته اصلی شهر را تشکیل داده و بقیه مردم در حاشیه زندگی می­کردند.

در شهر ایلام یک دندانپزشکی بود که فاقد وسایل لازم برای انجام عمل بی حسی و سایر موارد بود. کلا چندین دکتر هندی در سطح شهر حضور داشتند که چون آشنا به زبان فارسی و محلی نبودند خیلی وقت در تشخیص صحیح بیماری و نوشتن نسخه لازم دچار مشکل شده ونه تنها باعث بهبودبیماری فرد نمی شدند بلکه برمشکلات فردمی افزودند.

حجه الاسلام صفرلکی درباره وضعیت آموزشی استان در دوره طاغوت گفت:

مدارس استان اکثرا معلمان دیپلم داشته و اصلا معلمی که رتبه لیسانس دارا باشد در مدارس نبود و به علت اینکه رژیم مانع  حضور دختران محجبه در مدارس میشدخیلی از خانواده ها از فرستادن دختران خود به مدارس خودداری میکردند و بدین دلیل تعداد دختران بی سواد زیاد بود و غالب مردم با تحصیلات جدید آشنا نبوده و بیشتر در مکتبخانه به تحصیل می پرداختند.

در ایلام دانشگاه وجود نداشت دانشکده دامپروری وابسته به دانشگاه رازی کرمانشاه در ایلام راه اندازی شده بود از کمترین وسایل آموزشی ،آزمایشگاهی وکتابخانه برخوردارنبودو تعداد کمی دانشجو درآن مشغول تحصیل بودندکه همین دانشجویان بطور گسترده ای تحت تاثیر اندیشه های مارکسیستی قرارداشتندو در همین راستا باید فقر فرهنگی استان را ارزیابی کرد.

ایشان درباره وضعیت راهها گفت:جاده ها در دوره رژیم پهلوی از وضعیت مناسبی برخورد نبوده وبعنوان مثال تونل رنو که معروفیت زیادی داشت، فقط یک ماشین می توانست از آن عبور کند و قسمت عمده ای از جاده های موجود شن ریزی شده بود که به جاده های شسه معروف بودند. درمسیر ایلام به مهران و صالح آباد یک اتوبوس ودر طول روزهم یکبار اقدام به جابجایی مسافران میکرد که صبح حرکت کرده و ساعت 2 بعد از ظهر به مقصد می رسید.

حجه الاسلام صفرلکی ازامور اسفناک دوره طاغوت در استان را  وضعیت دادرسی دانست و گفت:

در آن دوره در دادگاهها دو الی سه سال طول می کشیدتا نتیجه یک پرونده معلوم شود.در شهر ایلام یک شعبه دادگاه وجودداشت  که در روبروی مسجد جامع واقع بود که ساماندهی مناسبی نداشت و پرونده ای اگر به دادگاه فرستاده میشد دو الی سه سال طول می کشید تا رأی مورد نظر خود در باره آن صادر شود و یا کلا بایگانی میشد.

بیشتر پرونده ها به کدخدا ارجاع میشد و از طریق او و ریش سفیدان وبه صورت محلی  مورد حل و فصل قرار میگرفت حتی جرائم سنگینی مثل قتل عمد از این امر مستثنی نبود و در این بین با دریافت رشوه واعمال نفوذ صاحبان قدرت حقوق زیادی از مردم ذایل می گشت.

حجت الاسلام دکتر صفرلکی با اشاره به اینکه شکنجه های ساواک از امور فراموش نشدنی تاریخ انقلاب اسلامی است، گفت:

اداره ساواک مثل سایر استانهای کشور در استان وجود داشت و از نظام حکومتی پهلوی حفاظت و حراست میکرد.

اداره ساواک از طرق مختلف از جمله شکنجه ، شایعه و... چنان جوی را در ایلام بوجود آورده بود که مردم حتی در جمعهای خصوصی و خانوادگی جرأت نداشتند تا درباره مسائل سیاسی اظهار نظر نمایند و این جو رعب و وحشت بگونه ای بود که وقتی دانش آموزان از روبروی اداره ساواک رد می شدند از ترس صورت خود را برگردانده تا مبادا تحت تعقیب و آزار و اذیت قرار گیرند.

ساواک در مقابله با نیروهای انقلابی و حزب اللهی و حتی کمونیستها شکنجه هایی را به کار می برد که انسان از بیان و تقریر آنها برای خوانندگان شرم دارد و کلا شکنجه های سازمان ساواک از امور فراموش نشدنی تاریخ انقلاب اسلامی می باشد.

شکنجه گران ساواک اکثرا درخارج آموزش دیده بودند وبه مبانی دینی واسلامی اعتقادی نداشته وبرای همین باقساوت تمام بازندانیان برخورد می کردند که نمونه های باسازی شده این شکنجه هادرموزه عبرت تهران به تصویر کشیده شده ویا در خاطرات انقلابیون بازگوشده است.

حجه الاسلام صفرلکی در ارتباط با وضعیت وسایل ارتباط جمعی گفت :اکثریت مردم ایلام وسایل ارتباط دسته جمعی در اختیار نداشتند.در استان ایلام فقط یک شبکه تحت پوشش بود که در ساعات خاصی برنامه پخش میکرد و اکثریت مردم فاقد تلویزیون بودندو لذا کمتر در جریان امور سیاسی و اقتصادی کشور قرار می گرفتند ودرنتیجه آکاهی مردم در سطح پایینی قرار داشت که اگر این امر را درکنار وضعیت مدارس و دانشگاه قرار دهیم به وضعیت نامناسب فرهنگی و فکری در استان  پی­خواهیم برد.

حجه الاسلام صفرلکی با بیان اینکه برای  شناخت تحولات انقلاب در ایلام باید واقعیات استان را در دوره رژیم طاغوت بازآفرینی کردگفت:

برای بازآفرینی و شناخت صحیح تحولات انقلاب باید واقعیات استان در دوره طاغوت بخوبی بیان شود تا ماهیت حقیقی انقلاب اسلامی و تحولات و دستاوردهای منتج از آن نمایان گردد.

آنچه ذکر شد گوشه ای از واقعیات دوره طاغوت بود و مردمی که در فقر غوطه ور بوده و از کمترین وسایل معیشتی ،آموزشی و بهداشتی محروم بودند و دین خود را مواجه با تخریب سازمان یافته توسط حکومت می دیدند با شعور و شعف به نهضت اسلامی متمایل شده و به خیل عظیم انقلابیون پیوستند.

حجه الاسلام صفرلکی  درباره استارت حرکت های انقلابی درایلام گفت :تحولات انقلاب اسلامی دراستان از زمان شهادت حاج آقا مصطفی فرزند امام راحل(ره) در استان شکل جدیدی به خود گرفت  و اولین جرقه توسط­روحانی مبارز مرحوم حجت الاسلام تعمیرکاری زده شد که در جریان یکی ازسخنرانیهای  خود به بیان موضوع شهادت آیت الله مصطفی و تسلیت به امام پرداخته بود که فورا از طرف عوامل رژیم دستگیر و به مشکین شهر اردبیل تبعید گردید و استارت حوادث انقلابی در ایلام به حرکت در آمد و مبارزات پنهانی مردم علیه طاغوت علنی گردید.

در استان ایلام روحانیون سرشناسی همچون آیت الله حیدری، حجت الاسلام تعمیرکاری، حجت الاسلام سلطانی و حجت الاسلام لطفی حضور داشتند و ابعاد و زوایای حکومت اسلامی و نهضت حضرت امام راحل  را برای مردم بازگو کرده و ماهیت رژیم فاسد و وابسته پهلوی را به مردم شناسانده و در نتیجه اکثریت مردم ایلام خواهان سقوط رژیم طاغوت بودند.

در سال 57 درپی وقوع تصادفی یکی از شاگردان حضرت آیت الله حیدری بنام اسحاق موسوی از دنیا رفت و مردم زیادی برای تشییع جنازه ایشان جمع شدند که برای اولین بار شعار مرگ بر شاه در این مراسم طنین انداز شد.

مدتی بعد یکی از بزرگان ایلام بنام سید احمد موسوی به رحمت خداپیوست  که تشییع جنازه ای با شکوه برای ایشان صورت گرفت و مردم در این مراسم بار دیگر شعار  الله اکبر و مرگ بر شاه سر دادند.

این دواتفاق باعث شدمردم ترس خود را شکسته و علنا علیه رژیم موضع گرفته و در گردهمایی ها و تظاهرات شرکت  نمایند ومدت زمانی بعد عده ای از جوانان حزب اللهی شهر ایلام مجسمه شاه را که در میدان 22 بهمن قرار داشت علی رغم نزدیکی به شهربانی پایین کشیده و به این طریق بساط حکومت طاغوت در ایلام همزمان با سراسر کشور برچیده شد.